غزل مناجاتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وقتی که نیستی تو بهـارم بهـار نیست وقتی که نیستی تو به دلها قرار نیست این روزهای تلخ که بی تو به شب رسند آهـستـه مردن است دگر انتـظار نیست من عصرهای جمعه فقط بغض می کنم باران اشک های من از اخـتیـار نیست تسلیم هجر توست دل شرحه شرحه ام تیـغ فـراق هست و مسـیر فـرار نیست معـلـوم شد از اینکه به یـاد تـو نـیـستم این ناله ها ز دوری تو جز شعار نیست وقـتی پی هر آنچـه بجـز یـار می روم فـرصت برای عـاشـقی با نگـار نیست دنـیـا چـو قـبـلـۀ دل گـم کــرده راه شد آن دل به سوی خیمۀ تو رهسپار نیست یا ایـهالــعـزیـز به مــا هــم تـصـدقــی چیزی میان کــاسۀ این بـد بـیار نیست اصـلاَ تـمـام سـال مـرا فـاطـمـیـه کـن بی نــام مـادر تو مــرا اعــتـبـار نیست مـا را به نـام نـوکر زهـرا شنـاخـتـنـد خیری جزاین طریق در این روزگار نیست |